طراحی محیط بازی
فهرست مطالب
آخرین به روزرسانی در 07/02/2024
محیط بازی یکی از تخصصی ترین بخش های هر بازی کوچک و بزرگی می باشد.
ما در این مقاله قصد داریم به صورت تخصصی به مبحث طراحی محیط بازی بپردازیم.
در ادامه نکات مهمی را در رابطه با محیط بازی ، انواع آن ، گرافیک ، سبک و … یاد خواهیم گرفت.
فراموش نکنید که داشتن یک محیط بازی خوب می تواند بسیار بر غوطه وری پلیر ها در بازی تاثیرگذار باشد.
محیط بازی چیست
اجازه دهید در ابتدای کار ، کمی برای مبتدیان نیز واضح سازی کنیم و یک سری مفاهیم ابتدایی را شرح دهیم.
هر چیزی که در یک بازی شما را احاطه کرده است یک محیط بازی است.
هنگام برنامه ریزی برای طراحی بازی، بهتر است تصمیم بگیرید که چه نوع محیط بازی را انتخاب کنید تا در عین حال توسعه به صرفه و کیفیت بالا باشد.
محیط بازی می تواند از یک دنیای تخیلی یا یک دنیای واقعی الگو برداری شود.
همچنین می توان در سبک های گرافیکی مختلفی از دو بعدی تا سه بعدی و از گرافیک های فانتزی تا شبیه سازی این محیط ها را طراحی کرد که در ادامه به تمامی آن ها خواهیم پرداخت.
اما یکی از مفاهیم مهمی که معمولا در طراحی محیط بازی بسیار مهم است ، جزئیات می باشد.
جزئیاتی که کاربر را در دنیای بازی غرق خواهد کرد.
نکات بسیار مهم دیگر در طراحی یک محیط پویا وجود دارد ائم از : انیمیشن های پویا ، الگو برداری از سبک بازی ، وجود NPC ها و …
که در ادامه به تمامی آن ها خواهیم پرداخت.
اما در کل این را بدانید که همانقدری که به طراحی گیم پلی و کارکترهای یک بازی تا فیزیک آن توجه می کنید باید به محیط بازی نیز توجه کافی را داشته باشید.
انواع محیط های بازی (از بعد تخیلی و واقع گرایانه)
محیط های بازی از نگاه هنری به دو دسته بندی تقسیم می شوند که این دسته بندی ها به شرح زیر می باشد :
تخیلی
در دسته بندی تخیلی همانطور که از نام آن پیداست دنیای بازی و محیط های آن کاملا با دنیای واقعی تفاوت داشته و از تخیل طراح محیط بازی شما برگرفته می شود.
در بعد تخیلی محیط بازی ، طراح هیچ محدودیتی در مدل سازی ندارد و می تواند وابسته به ذوق هنری خود دنیاهای مختلفی را خلق کند.
در زیر دو نمونه از محیط های تخیلی بازی آمده است.
شبیه سازی
در این دسته بندی همانطور که از نام آن پیداست محیط بازی به صورت شبیه سازی از دنیای واقعی می باشد.
در این دسته بندی کار طراح بسیار ساده تر است زیراکه می تواند از محیط پیرامون خود و سایر جلوه های طبیعی و محیطی زمین استفاده کند.
شاید تصور کنید که در این سبک محیطی باید مدل سازی کاملا مشابه با محیط واقعی و با حداکثر جزئیات گرافیکی باشد.
اما اینطور نیست و این کاملا وابسته به دسته بندی گرافیکی محیط بازی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
در زیر دو نمونه از محیط های واقع گرایانه را می توانید مشاهده کنید.
انواع محیط های بازی ( از بعد گرافیکی)
سه بعدی
دسته بندی سه بعدی قائدتا برای بازی های سه بعدی مورد استفاده قرار می گیرد و یک بازی سه بعدی باید دارای یک محیط سه بعدی نیز باشد.
برای آشنایی با مدل سازی دو بعدی و سه بعدی روی لینک آن کلیک کنید.
Low poly
این دسته بندی از طراحی محیط بازی ، را می توان حالت فانتزی دانست که با این نام مشخص شده است ؛ اما مفهوم یکسانی را دارد.
ماهیت این نوع طراحی این است که هنرمندان زمان و تلاش کمتری برای ایجاد یک مدل صرف می کنند.
آبجکت ها از پولیگان های کمتری تشکیل شده اند و سطح جزئیات پایینی وجود دارد.
این نوع ، اغلب برای asset های ثانویه یا پس زمینه های ساده استفاده می شود.
بنابراین وقتی زمان زیادی برای مدلسازی و تکسچرینگ ندارید، میتوانید یک محیط Low poly با یونیتی طراحی کنید.
(لازم به ذکر است حال که بحث یونیتی شد ، باید بگوییم این موتور بازی سازی در asset store خود محیط های آماده ی بسیاری را برای شما دارد ؛ که تنها با ویرایش یا الگو برداری از آن ها می توانید محیط هایی را در سریع ترین زمان ممکن بسازید.)
High poly
این دسته بندی را نیز می توان مشابه سبک گرافیکی شبیه سازی دانست.
زیراکه برعکس مدل قبلی در این مدل جزئیات بسیار مهم است ؛ اما شاید بگویید که خب چرا مشابه و چرا دقیقا نمی گوییم سبک شبیه سازی ؟
این به این دلیل است که در سبک شبیه سازی همانطور که گفته شد شما از دنیای واقعی الگو برداری می کنید.
اما در این دسته بندی شما می توانید یک دنیای تخیلی نیز با این سبک گرافیکی پدید آورید.
به طور کلی زمانی که مدل ها باید با جزییات و طبیعی به نظر برسند از طرح high poly استفاده می شود.
پولیگان ها و پولیش بیشتر به asset ها اضافه می شود تا از کیفیت آن ها اطمینان حاصل شود.
بنابراین، یک مدل high poly اغلب یک asset برای یک محیط پیش زمینه است.
این نوع طراحی محیط بازی، مختص بازی های با گرافیک و جزئیات بالا می باشد.
سه نمونه از محیط های فوق العاده ی بازی ها
به عنوان نمونه های عالی از طراحی محیطی با کیفیت ، می توان به چندین بازی اشاره کرد که تقریباً همه گیمرها درباره آنها شنیده اند.
بیایید نگاهی اجمالی به طراحی محیط آنها بیندازیم تا به نحوه طراحی محیط خوب مسلط شویم.
The Last Of Us
Red Dead Redemption 2
Forza Horizon 5
Cyberpunk 2077
Assassin's Creed Valhalla
اصول مدل سازی محیط
برنامه ریزی و کانسپت محیط
قبل از شروع ، بهتر است که ابتدا منابع خود را از مدل هایی که می خواهید بازتولید کنید جمع آوری کنید.
به عنوان مثال، اگر قصد دارید یک سنگ را مدل سازی کنید، برای ایجاد یک مدل طبیعی به دنبال تصاویری از سنگ از زوایای مختلف باشید.
در این بخش وظیفه ی کانسپت آرتیست است که ابتداعا محیط از زوایای مختلف طراحی کند.
هنگامی که منابع را جمع آوری کردید و دید روشنی از طرح داشتید، نوبت به مدل سازی می رسد.
ممکن است با blockout/greyboxing شروع کنید ، یک راه حل بهینه سازی در زمان.
این فرآیند نیازمند انیمیشن سازی تدریجی و چیدمان مدل ها در موقعیت مورد نیاز است.
مزیت فرآیند گام به گام این است که می توانید طرحی ایجاد کنید که ویرایش آن آسان تر باشد.
اگر فوراً با مدل سازی شروع کنید، ویرایش برخی از جزئیات بدون آسیب رساندن به مدل و محیط کلی دشوار خواهد بود.
پس گام به گام پیش بروید و ابتداعا از مدل سازی مرحله ای استفاده کنید.
طراحی نقشه UV و تکسچر
تکسچر بخشی ضروری از فرآیند مدل سازی است، زیرا به زنده کردن محیط کمک می کند.
ماهیت تکسچر ایجاد یک طرح متریال متناسب با مدل است.
تکسچر سازی در UV mapping سادهترین کار است، که امکان ویرایش مدل را به شکل توسعهیافته ممکن میسازد.
بعلاوه، گرافیک دوبعدی بر روی مدل سه بعدی قرار می گیرد که منجر به یک asset طبیعی و کامل می شود.
این مرحله هم با Unreal Engine Texturing و هم با ویرایشگر Unity UV قابل انجام است.
(برای آشنایی بیشتر با متریال و تکسچر به مقاله ی مربوطه ی آن بروید)
نور و جلوه های ویژه
نور ابزار مهمی برای ایجاد محیطی حجیم تر و فیزیکی است.
و بیک شدن نور در یک محیط می تواند نتایج فوق العاده ای را رقم بزند.
وقتی یک طراح هنری به یک منطقه سایه اضافه می کند و قسمتی دیگر را روشن می کند، باعث می شود سوژه طبیعی به نظر برسد.
اگر از آنریل انجین برای طراحی محیط استفاده می کنید، می توانید منابع مفیدی را در مستندات بیابید.
جلوه های ویژه و بصری نیز بخش مهمی از طراحی محیطی هستند.
جلوه های ویژه ای مانند باران، باد و مه دود به بازی حس واقعی می بخشد و بر فضای کلی صحنه تأثیر می گذارد.
داکیومنت های VFX را نیز می توان با Unity برای کمک به فرآیند طراحی پیدا کرد.
(برای آشنایی بیشتر با جلوه های ویژه در بازی سازی و انواع نور ها به مقالات مربوطه ی آن ها بروید.)
ویژگی های محیط بازی
در ادامه قصد داریم به یک سری ویژگی هایی از محیط بازی بپردازیم که در شکل طراحی آن بسیار تاثیر گذار است.
خطی یا غیر خطی بودن محیط
تصمیمگیری در مورد این موضوع باید با توجه به بودجه و محدودیتهای زمانی پروژه، واضح و سرراست باشد.
قبل از ادامه، تعریف مختصری از اصطلاحات استفاده شده در این بخش ارائه خواهیم کرد.
بازیهای خطی از طرحهای سطحی بهشدت ساده استفاده میکنند که مسیر و رویدادهایی را که بازیکنان در طول بازی تجربه خواهند کرد، پیشبینی و طراحی میکنند.
برای مثال از یک بازی خطی به موارد زیر توجه کنید :
“سنگ ها دقیقاً در صورتی سقوط می کنند که (هر بار) بازیکنان از بلوک X در بازی عبور کنند.”
“برای رسیدن به منطقه B، ابتدا باید از ناحیه A عبور کنید.”
طبق مثال های زده شده می توان گفت که حالت خطی تجربه سینمایی و کنترل شده تری را برای بازیکنان فراهم می کند.
نمونه های اصلی این گونه بازی ها سری Uncharted و Half-Life هستند.
بازیهای غیر خطی بر گیمپلی تأکید دارند و معمولاً بهعنوان یک متغیر عمل میکنند.
بازیکنان در چنین بازی هایی دنیای واقعی را تجربه می کنند و سبک منحصر به فرد خود را از گیم پلی ایجاد می کنند.
در این عناوین، محیط بازی نقش مهمی در روایت داستان بازی دارد.
سری های Minecraft و Far Cry نمونه های خوبی از حالت غیر خطی است.
برای آشنایی با مفهوم بازی های خطی و غیر خطی به مقاله ی آن بروید.
تفاوت های اصلی طرح های خطی و غیر خطی:
این دو رویکرد در طراحی محیط بازی تفاوت های عمده ای دارند.
- بازیهایی با گیمپلی غیر خطی و بهویژه آنهایی که جهانهای باز دارند ، معمولاً در مقایسه با بازیهایی با رویکرد خطی ، به بودجه هنگفتی نیاز دارند.
- طراحی محیط بازی دارای اصول حاکم بر بازی های خطی و غیرخطی متفاوت است.
برای بازیهایی که دارای گیمپلی غیر خطی هستند، اهمیت مضاعف این است که محیط کاملا فراخ و گسترده بوده و بر گیم پلی متناسب با انتخاب بازیکن تاثیر بگذارد.
وجود انیمیشن ها و NPC ها
محیط بازی در واقع مانند یک بک گراندی از بازی شما می باشد.
بسیار مهم است که چه ویژگی ها و جزئیاتی در این بک گراند به کار رفته باشد.
خب قائدتا استفاده از محیط های ساکن از جذابیت بازی کم خواهد کرد و حتی بازی های دو بعدی نیز ، سعی می کنند که از محیط های متحرک استفاده کنند.
اما بیاییم بررسی کنیم که ما چگونه می توانیم یک محیط پویا و جذابی را برای کاربران خود بسازیم.
دسته بندی هایی وجود دارد که با استفاده از آن ها می توانیم محیط بازی خود را پویا کنیم که به شرح زیر است:
جلوه های طبیعی (باد ، باران ، مه ، برف) :
جلوه های طبیعی همانطور که در بخش های قبلی گفته شد شامل : باد ، باران ، مه و برف می شود.
که بسیار زیاد در محیط های بازی های شبیه سازی در مراحل مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.
این جلوه های طبیعی یکی از عواملی هستند که می توانند در محیط بازی شما یک پویانمایی زیبایی را داشته باشند.
جلوه های ویژه و تخیلی :
جلوه های ویژه و تخیلی مانند عوامل طبیعی نیستند و یک سری جلوه های ویژه ای هستند که در محیط بازی وجود داشته و از تخیل طراح بلند می شوند.
جلوه های تخیلی می توانند شامل حرکت نورهایی تخیلی در بازی ، حرکت مایعاتی تخیلی و مواردی از این قبیل باشند که در بازی های تخیلی به چشم می خورند.
NPC :
ما قبلا در مقاله ای به صورت کامل و تخصصی در رابطه با NPC های درون بازی صحبت کرده ایم.
به طور خلاصه NPC ها شخصیت های غیر اصلی بازی می باشند که می توانند در محیط بازی حرکت داشته باشند.
به عنوان مثال در بازی RED DEAD REDEMPTION 2 حیوانات درون جنگل یک نوع NPC هستند.
یا در زمانی که در حال طی کردن مراحل هستید ، شهروندان درون شهر و روستا نوع دیگری از NPC ها شناخته می شوند.
(نکته : نکته ی بسیار مهمی که وجود دارد این است که عواملی که در بالا گفته شد اگر تعاملی نباشند (منظور خود از تعاملی را در تیتر بعدی خواهیم گفت) نباید باعث حواس پرتی و ایجاد مزاحمت برای بازیکن در طول انجام دادن گیم پلی باشد.)
تعامل با محیط بازی
تعامل با محیط بازی یکی از جذاب ترین مواردی است که می تواند در یک محیط بازی وجود داشته باشد.
تعامل با محیط بازی معمولا در بازی های جهان باز استفاده می شود اما در سایر سبک های بازی سازی نیز می تواند وجود داشته باشد.
همانطور که در قسمت خطی و غیر خطی بودن گفته شد ، محیط بازی می تواند بر گیم پلی تاثیر گذار باشد یا نباشد.
اما این یعنی چه ؟
اجازه دهید با چندین مثال بدون استفاده از تعاریف طولانی منظور خود را به صورت بهتر و کامل تر از تعامل با محیط بازی شرح دهیم :
تعامل با محیط در بازی RED DEAD REDEMPTION 2 :
این بازی یکی از بزرگ ترین و کامل ترین بازی هایی است که محیط آن فوق العاده با کاربر تعامل پذیر است.
به عنوان مثال در این بازی شما می توانید به شکار NPC های حیوان بازی در جنگل بپردازید و یک ماجراجویی شکار را در جنگل به راه بیندازید.
یا می توانید NPC های آدم که بخشی از محیط بازی هستند تعامل داشته باشید ، حرف بزنید و حتی به مبارزه با آن ها بپردازید.
تعامل با محیط در بازی Mortal Kombat 11 :
این بازی یک بازی مبارزه ای می باشد و تعامل شما با محیط بازی این است که می توانید حریف خود را به بخش های مختلف و تعریف شده از محیط بازی بکوبید.
یا می توانید از اشیا موجود در محیط بازی استفاده کرده و آن ها را بر بخش های مختلف بدن حریف خود بکوبید.
مثال های بسیار زیادی از تعامل با محیط در بازی های دیگری نیز وجود دارد که این تعامل به شکل های مختلفی انجام می شود.
به طور کلی در اکثر بازی های به روز و شبیه سازی به نحوی این تعامل با محیط وجود دارد.
بسیار مهم است که شما این تعامل با محیط را به نحوی ایجاد کنید که کاربر حس کند با انتخاب خود در حال استفاده کردن از جاذبه های محیطی است ، در غیر اینصورت اگر مجبور به استفاده باشد ، دیگر محیط بازی بخشی از مرحله ی بازی می شود.
استفاده از واقعیت برای پرورش تخیل خودمان
در مراحل اولیه توسعه Assassin’s Creed 2، تیم هنری این بازی برای چند ماه به فلورانس و ونیز امروزی فرستاده شدند تا احساس کنند که این شهرها در دوره رنسانس چگونه به نظر می رسیدند.
آنها زمان خود را در آنجا صرف تماشای منظره ها می کردند.
Assassin’s Creed 2 یک بازی باشکوه است که یکی از دلالیل آن طراحی محیطی خیره کننده آن می باشد.
مطمئن ترین راه برای تصور چیزهای جدید که هر بیننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد، استفاده از واقعیت به عنوان پایه ای برای ساختن خلاقیت های تخیلی خودمان است.
نتایج چنین فرآیند خلاقانه ای برای بازیکنان واقعی و معتبر خواهد بود، حتی اگر آنها از قبل از چگونگی ظاهر ونیز یا فلورانس در دوران رنسانس یا حتی اکنون اطلاعی نداشته باشند.
مثال عالی دیگر این است که هر شهر بزرگ در دنیای تاریک فانتزی “Witcher 3” بر اساس یک شهر واقعی در لهستان است.
یکی از دلایل اصلی موفقیت تخیل مبتنی بر واقعیت این است که چنین جزئیاتی در دنیای واقعی یافت می شود که شاید هرگز خودمان تصور نمی کردیم.
( نکته : توجه داشته باشید که توجه به جزئیات با استفاده از جزئیات بیش از حد در هنگام طراحی محیط بازی که خود می تواند به وضوح بصری بازی آسیب برساند، یکسان نیست.)
داستان سرایی با محیط بازی
غوطه ور کردن یک بازیکن در بازی خود از طریق محیط آن شاید مهمترین کار یک طراح محیط باشد.
به همین دلیل است که ما در مورد این چالش خاص بیش از دیگران صحبت خواهیم کرد.
داستان سرایی محیطی راهی است برای ارائه داستان بازی (یا قسمت هایی از آن) از طریق سیستم گیم پلی و خود دنیای بازی به صورت غیرخطی بدون اینکه به طور صریح به بازیکنان بگوییم که از طریق صحنه های کوتاه یا دیالوگ ها چه اتفاقی می افتد.
این نشانه های بصری، مناظر، وسایل و محل قرارگیری asset ها است.
داستانسرایی محیطی تجربهای است که بازیکنان فقط میتوانند در یک محیط تعاملی با دقت طراحی شده یک بازی ویدیویی داشته باشند.
یکی از اراکان اصلی یک بازی این است که بازیکن را درگیر و “غرق” در بازی خود نگه دارد.
اگر بتوانید به آنها اطلاعات بدهید اما به صورت غیر مستقیم ، این یک برد بزرگ هم برای توسعه دهنده و هم برای بازیکنی است که از بازی لذت می برد.
ایده پشت داستانسرایی محیطی این است که با تنظیم محیطها و تغییر نحوه چیدمان سطوح خود، میتوانید از قبل زمینه روایت و اطلاعات زیادی درباره جهان بازی ارائه دهید و این اتفاق برای بازیکن رخ میدهد و در عین حال احساس خوبی در آنها ایجاد کنید.
برای اینکه اساسا خودشان آن را کشف کنند.
چرا از داستان سرایی محیطی استفاده می کنیم؟
گفتن داستانهای غیرخطی از طریق اشیاء موجود در محیط، روشی عالی و آرام برای انتقال داستان بازی است، بدون اینکه بازیکنان را با متنها یا دیالوگ های زیاد تحت تأثیر قرار دهد.
داستان سرایی محیطی (مخصوصاً وقتی تعاملی باشد) به عنوان یک رسانه طبیعی برای بازیهای ویدیویی به کار میرود تا بر عناصر روایی مرسومتر آنها مانند صحنههای کوتاه، دیالوگها یا همراهان عمق ببخشد.
علاوه بر تحمل بار تکمیل روایت بازی، وقتی به درستی انجام شود، داستانسرایی محیطی کنجکاوی بازیکنان را برمیانگیزد و میل به کشف سطوح بازی را ایجاد میکند.
(به طور کلی برای آشنایی با داستان نویسی بازی کلیک کنید.)
پالت رنگی در محیط بازی
هر بازی جوی دارد ، حتی جو بد.
بزرگترین هدف اتمسفر این است که شما را در طول بازی در حال و هوای خاصی قرار دهد.
می توان استدلال کرد که فناوری کار شده در گرافیک بازی یکی از بخش های کلیدی این بخش است و این دور از واقعیت نیست.
با این حال، احتمالاً پالت رنگ برای ایجاد فضای مورد نظر که با موضوع و داستان مطابقت دارد بسیار مهمتر است.
به عنوان مثال گرافیک Witcher 1 در این مرحله کاملاً قدیمی است.
پالت رنگی این تم ترسناکی را ایجاد می کند و واضح است که این هدف توسعه دهنده بوده است.
در حین قدم زدن در این مکان تقریباً می توانید احساس کنید که زندگی در اینجا چقدر بدبخت است به خصوص در شب تنها افرادی که در اینجا ملاقات می کنید دائماً این را به ما تأیید می کنند.
برای درک کامل تر این بخش پیشنهاد می کنیم از مقالات اتمسفر بازی و رنگ بندی بازی دیدن کنید.
ادغام صدا با محیط
ما در مقاله ای به صورت کاملا تخصصی و کامل در رابطه با صداگذاری بازی صحبت کردیم اما اجازه دهید در این بخش نیز توضیحاتی را به صورت خلاصه ارائه دهیم.
این کاملا مشخص است که طراحی صدای یک بازی کار یک طراح محیط نیست.
با این حال، بدون موسیقی و جلوه های صوتی مناسب، غیرممکن است که یک دنیای بازی عالی داشته باشید.
بنابراین به طور مختصر به تأثیرات عمیق محیط بازی که با صداهای آن هماهنگ است می پردازیم.
هر بخش بصری متمایز از محیط بازی باید با موسیقی متن مکمل خود همراه باشد.
این در مورد بازیهایی که عمداً یک حالت بیصدا و غمانگیز را ترجیح میدهند که با بقیه بازی همخوانی دارد، صادق نیست.
ما در مورد بازی های ترسناک یا بازی هایی مانند Inside صحبت می کنیم که به طور فعال از سکوت تعلیق ایجاد می کنند.
تصور کنید بازیکنان هنگام حرکت در یک جنگل تاریک در شب، یک قطعه موسیقی شاد و شاد را بشنوند.
نیازی به گفتن نیست که احساس ترس یا نگرانی برای آنها بسیار غیر ممکن می شود.
شنیدن یک موسیقی هیجان انگیز وهم انگیز در همان جنگل احتمالاً باعث می شود آنها واقعاً احساس ترس کنند.
علاوه بر نت موسیقی ، استفاده صحیح از صداهای محیطی می تواند غوطه ور شدن بازیکن در بازی را ایجاد کند یا از بین ببرد.
وقتی بازیکنان در حال قدم زدن در آن جنگل ذکر شده هستند، انتظار دارند صدای خرد شدن برگ های خشک زیر پای خود را بشنوند.
آنها انتظار دارند صدای جغد دوردست را بشنوند یا حتی نفس های سنگین قهرمان مضطرب بازی را بشنوند.
در یک محیط بازی شهری ، این به شنیدن بوق ماشین های دورتر یا صدای عابران پیاده تبدیل می شود.
جمع بندی
ما به طور کامل و با جزئیات هر چه تمام تر در رابطه با محیط بازی توضیحاتی را ارائه دادیم.
از انواع محیط های بازی تا ویژگی های آن.
به طور کلی و خلاصه اگر بخواهیم یک جمع بندی ای را داشته باشیم می توان گفت در طراحی محیط بازی شما باید به سبک و تم بازی خود بسیار توجه کنید.
باید بدانید که متناسب با بازی خود از چه المان هایی در محیط با چه گرافیکی تا حتی چه پالت رنگی ای استفاده کنید.
همچنین ما مبحث تعامل پذیری با محیط بازی را نیز مطرح کردیم و بسیار زیباست اگر که شما بتوانید در بازی خود یک تعامل پذیری جذابی را بین کاربران و محیط بازی خود ایجاد کنید.
این تعامل پذیری طبق توضیحات داده شده می تواند از NPC های بازی شما در محیط تا جاذبه های طبیعی باشد.
مهرشاد شادان مهر
مدرس سئو ، طراح سایت ، انیماتور
قهرمان زندگی شما در چند سال آینده ی شما می باشد