سبک بازی Metroidvania
فهرست مطالب
فهرست مطالب
با سبک های بازی سازی آشنایی دارید ؟
با سبک Metroidvania چطور ؟
خب به طور کلی ما در برگه ی سبک های بازی سازی، یک سری سبک های بازی سازی را معرفی کرده ایم مانند اکشن، ماجراجویی، استراتژی و …
اما در این مقاله قصد داریم یک سبکی که حداقل به اسم کمتر شناخته است را معرفی کنیم.
شاید تلفظ فارسی آن برایتان سخت باشد پس اجازه دهید حالت فینگلیش آن را بنویسیم، مترویدوانیا.
این سبک را بیشتر در بازی های موبایلی دیده اید، (هر چند که اولین بار این سبک بر روی نینتندو کشف شد) زیراکه گرافیک این سبک ها بازی های بیشتر دو بعدی بوده و بر حالت اکتشاف متمرکز است.
با ما همراه باشید تا به صورت کامل با این سبک محبوب آشنا شویم.
سبک metroidvania زیرشاخهای از بازیهای اکشن ماجراجویی است که بیشتر با گرافیک دو بعدی شناخته می شود.
در این سبک بازیکن بیشتر از طریق نقشه سفر میکند تا آیتمهای مورد نظر خود را جمعآوری کند و تواناییهای جدیدی به دست آورد، که هر دو، جهان بازی را برای کاوش بیشتر باز میکنند.
خب بوی نقش آفرینی و جهان باز بودن نیز به مشام می رسد، پس می توان گفت metroidvania همچنین می تواند عناصر یک بازی پلتفرمر را با شخصیت پردازی و خط داستانی یک بازی نقش آفرینی (RPG) نیز ترکیب کند.
در بازی های مترویدوانیا بسیاری از آیتم های بازی ها مخفی هستند، به همین خاطر نیاز به عقب نشینی، بازنگری و حرکات ویژه ای دارد تا مجدد جهان بازی را بررسی کنید و مناطق جدیدی پیدا کنید.
نام Metroidvania مجموعه ای از دو سری بازی های ویدئویی Nintendo’s Metroid و Konami’s Castlevania است.
این ژانر ریشه در بازی های این فرنچایز دارد.
Metroid در NES، که در سال 1986 منتشر شد، اولین بازی بزرگی بود که ویژگی اکتشاف پایان باز را داشت.
بعدها، Super Metroid در سال 1994 در SNES بسیاری از این عناصر را مدرن کرد و به یکی از محبوب ترین بازی های تمام دوران تبدیل شد.
در همین حال، بازیهای اولیه Castlevania در NES و SNES پلتفرمهای لول بیس بودند که مانند Metroid بازی نمیکردند.
سپس در سال 1997، Castlevania: Symphony of the Night برای پلی استیشن منتشر شد و قسمت “vania” از این اصطلاح را به ارمغان آورد.
این بازی و بسیاری از عناوین بعدی Castlevania، همچنین دارای طراحی سطح غیر خطی هستند که در آن یافتن قدرتها به شما امکان میدهد بیشتر جهان را کشف کنید.
حتی اگر هر دو نام خود را به این ژانر داده اند، Metroid و Castlevania تجربه های یکسانی نیستند.
متروید تمایل دارد بر فضای انزوا در جهان های غوطه ور تمرکز کند.
در مقابل، بازیهای Castlevania دارای نبرد عمیقتری هستند و برخی از عناصر RPG مانند انواع سلاحها، اقلام مصرفی و آمار کارکترها را در خود دارند.
بازیهای مترویدوانیا دنیای بازی را به نقشه تبدیل میکند که راهها و درهایی را که به کلید یا ابزارهای دیگر نیاز دارند مسدود کرده است. (به این معناکه برای عبور از یک نقشه نیاز به کاوش نقشه های قبلی دارید.)
بازیهای مترویدوانیا از گیمر میخواهند که یک شی را کاوش کنند و از آن آیتم برای حرکت و پیشرفت بیشتر در بازی استفاده کنند.
این امر مستلزم جستجو و سفر در مناطقی است که معمولاً بازیکن باید برای رفتن به آن ها خلاقیت به خرج دهد و باعث میشود بازی احساس عمق بیشتری داشته باشد.
هنگامی که بازیکن رازی را کشف می کند، به او چیزی را که برای ادامه نیاز دارد یا هدیه ای که ارزش بیشتری در بازی به او می دهد، مانند یک سلاح جدید یا پاور، پاداش می دهد.
خط داستانی در این سبک چندان پیچیده نیست و معمولا خط داستانی ساده و قابل درکی برای آن در نظر گرفته می شود.
حتی نمونه بازی هایی از این سبک وجود دارد که فاقد خط داستانی مشخصی هستند.
عناوین Metroidvania از کاوش غیر خطی نیز استفاده می کنند، این بدان معناست که شما به سادگی از سطح یک به سطح دو نمی روید؛ شما در یک دنیای بزرگ افتاده اید و باید راه رو به جلو را کشف کنید.
زمانی که صحبت از کاوش می شود چه چیزی برای پلیر جذاب تر از سر و کله زدن در یک دنیای اسرار آمیز و کشف چیزهای جدید است.
پس باید سعی شود در زمانی که اسرار کشف می شوند، به قدری شی کشف شده جذاب و جدید باشد که ارزش سختی کاوش پلیر را داشته باشد.
همانطور که در بخش های بالا اشاره شد، یکی از شاخصه های مهم این سبک، در گرافیک دو بعدی و ساده ی آن می باشد.
شاید می توان گفت مهم ترین تفاوت بازی های مترویدوانیا با بازی های ماجراجویی و جهان باز در همین سادگی آن می باشد.
با ادامه رشد این زیرژانر، بسیاری از توسعه دهندگان مستقل شروع به استفاده از این سبک کردند.
Cave Story در سال 2004 بر روی ویندوز منتشر شد که بسیار مورد تحسین قرار گرفت.
سپس در طول دهه 2010، احیای Metroidvania وجود داشت که منجر به ایجاد ده ها عنوان برجسته در این ژانر شد.
Ori and the Blind Forest، Axiom Verge، بازیهای Steamworld، Sundered، Dust: An Elysian Tail، Chasm و Owlboy همگی منعکس کننده اخلاق اصلی این زیرژانر هستند.
سری تأثیرگذار Dark Souls از FromSoftware می تواند Castlevania و Metroid را به عنوان تأثیرات اصلی طراحی سطوح به هم پیوسته ای که به خاطر آن شناخته شده اند، معرفی کند.
اولین بازی Dark Souls به ویژه دارای یکپارچگی از عناصر گیم پلی است، مانند درهای قفل شده و موانع جادویی، و توانایی بازیکن برای کشف محیط و موانع متعدد آن به هر شکلی که می خواهد.
در کنار این عناصر آشکار، Dark Souls و سایر عناوین FromSoftware نیز شامل سیستمهای میکرو مانند دیوارهای نامرئی و رازهای فراوان برای کشف میشوند.
در حالی که ویژگی های فوق، همه جنبههای کلیدی Metroidvania هستند، روشی که توسعهدهندگان به جزئیات طراحی میپردازند در میان عناوین متفاوت است.
برخی از بازیها، مانند Hollow Knight، تقریباً هیچ راهنمایی ندارند و شما را مجبور میکنند که خودتان به کاوش بپردازید.
در عوض برخی دیگر مانند Metroid Fusion، نقطهای را ارائه میکنند که نشان میدهد کجا باید حرکت کنید.
بعضی از بازی های Metroidvania فقط چند راه را در اختیار شما قرار می دهند و شما را در بخش های خاصی قفل می کنند تا زمانی که نیازمندی بعدی را پیدا کنید.
در عوض مانند مثال زده شده برخی دیگر اجازه می دهند آزادانه کاوش کنید، به این معنی که ممکن است در منطقه ای با دشمنان بسیار قدرتمندتر از وضعیت فعلی شما سرگردان شوید و نابود شوید.
برنامه نویس سایت و بازی
موانع تنها راه رسیدن به موفقیت، درد تنها راه برای تغییر و رنج تنها راه رسیدن به نوک قله می باشد.