بازی هایی با بهترین داستان
فهرست مطالب
- 1 Final Fantasy 9
- 2 Heavy Rain
- 3 Life is Strange: True Colors
- 4 What Remains of Edith Finch
- 5 Mass Effect
- 6 Shadow of the Colossus
- 7 The Wolf Among Us
- 8 Firewatch
- 9 Inscryption
- 10 God of War
- 11 Detroit: Become Human
- 12 Ghost of Tsushima
- 13 Disco Elysium
- 14 Kentucky Route Zero
- 15 The Witcher 3: Wild Hunt
- 16 Red Dead Redemption 2
آخرین به روزرسانی در 13/02/2024
داستان نویسی بازی ، امری بسیار مهم و حیاتی در بازی سازی است که می تواند به شدت بر جذابیت یک بازی تاثیر گذار باشد.
معمولا بازی های بزرگ دارای یک داستان ، پیش داستان یا داستان میانی هستند.
این داستان ها می تواند در رابطه با رویدادهای بازی ، کارکترها و زندگی آن ها یا حتی پیدایش جهان بازی باشد.
در این مقاله ما قصد داریم ۱۶ تا از بازی هایی با بهترین داستان پردازی را به شما معرفی کنیم.
بازی هایی که داستان آن ها شما را غرق در خود کرده و تاثیر به سزایی را در تجربه ی بازی می گذارد.
با ما همراه باشید.
( لازم به ذکر است مبنای رتبه بندی تنها داستان بازی ها بوده و فاکتورهای دیگر مانند گیم پلی ، گرافیک و … در این رتبه بندی دخیل نمی باشد.)
Final Fantasy 9
۱۶
Final Fantasy 7 روندی را آغاز کرد که باعث شد بازی های Final Fantasy از ژانر فانتزی دور شوند.
Final Fantasy 9 بهعنوان بازگشتی به فرم قبلی داستانی خود برای این کالشن گیم در نظر گرفته شد.
Final Fantasy 9 مجموعه ای از شخصیت ها با پیشینه های مختلف را ایفا می کند و بیشتر داستان حول محور آنها می چرخد.
تقریباً همه شخصیتها به شکلی قابل ارتباط هستند و بازیکنان میتوانند رشد و پیشرفت آنها را ببینند، نه فقط از طریق داستان اصلی، بلکه از طریق کات سینهای اختیاری که به لایههای آنها اضافه میشوند.
مسلماً بهترین شخصیتهای Final Fantasy 9، زیدان، اشتاینر، گارنت و ویوی هستند، نه فقط به خاطر شخصیتشان، بلکه به این دلیل که داستانهای پسزمینه آنها نقشهای کلیدی و منحصربهفردی را در روایت اصلی بازی میکنند.
Final Fantasy 9 نشان می دهد که گاهی اوقات تنها داستانی که یک بازی به آن نیاز دارد، داستان شخصیت هایی است که آن را رهبری می کنند.
Heavy Rain
۱۵
Heavy Rain که در سال 2010 منتشر شد ، روایت متفاوتی را از خود نشان داد.
این بازی ویدیویی دارای یک سناریوی نسبتا ترسناک است.
یک قاتل زنجیرهای که قربانیان خود را به آرامی می کشد.
گیمرها در طول روایت به عنوان چهار شخصیت بازی می کنند که همگی به نوعی با قاتل مرتبط هستند.
Heavy Rain در لحظات حساس گزینه هایی را در اختیار بازیکنان قرار می دهد و به آنها اجازه می دهد تا روایت را تغییر دهند و روند رویدادها را به انتخاب خود بچینند.
زندگی چهار قهرمان در دستان بازیکنان است و کاملاً به آنچه که آنها برای انجام و گفتن انتخاب می کنند بستگی دارد.
هرازگاهی، گیمرها با رویدادهای زمانی سریع مواجه می شوند، جایی که باید تحت فشار شدید انتخاب کنند.
Life is Strange: True Colors
۱۴
Life is Strange: True Colors یک بازی ماجراجویی است که بر اساس ساختار داستانی اپیزودیک ساخته شده است.
هنگامی که الکس اولین قدمهای خود را به سمت شهر کوهستانی زیبای هاون اسپرینگز برمیدارد، میداند که قدرتهایش به او اجازه میدهد احساسات شدید دیگران را حس کند.
وقتی برادرش در تصادفی به اصطلاح در نزدیکی معدن میمیرد، این بر عهده الکس است که معمای مرگ او را حل کند، در حالی که قدرتهایش او را برای یافتن پاسخهایی که به دنبالش است در آغوش میگیرد.
ضربهای داستان اصلی True Colors شاید کمی قابل پیشبینی باشد، اما تصمیمهای شما در مورد نحوه استفاده الکس از اطلاعاتی که از قدرتهایش به دست میآورد، به هر انتخابی وزن ملموسی میدهد.
What Remains of Edith Finch
۱۳
What Remains of Edith Finch از منظر اول شخص بازی می شود و به ایجاد یک تجربه بازی صمیمی کمک می کند.
این بازی ویدیویی اکتشافی ، داستانی جذاب دارد که به دنبال یک نوجوان هفده ساله است که تمام خانواده خود را از دست داده و در حال گشت و گذار در خانه قدیمی خود است.
در ظاهر، این بازی ویدیویی فقط یک شبیه ساز ساده راه رفتن است.
اما خط داستانی What Remains of Edith Finch را به عنوان یک نمایشنامه زنده می کند.
برای مثال، با تعامل با اشیاء خاص مانند کتاب، بازیکنان میتوانند تصاویری از مرگ شخصیتهای مختلف را مشاهده کنند.
ادیت فینچ بین گذشته و آینده باید به دنبال حقایقی بگردد.
در این بازی شما اغلب به گذشته نگاه می کنید تا بهتر بفهمید کجا هستید و به کجا می روید، اما لحظات تاریک به زیبایی با حسی عاشقانه و لذت بخش قابل رد شدن می باشد.
Mass Effect
۱۲
هر کسی که عاشق بازی های campaign است، نمی تواند بازسازی سه گانه نمادین Mass Effect را نادیده بگیرد، که مسلماً جذاب ترین سری بازی های فضایی تاریخ می باشند.
به طور خلاصه ، داستان بازی، ماجراهای حماسی فرمانده شپرد را دنبال می کند که باید کهکشان را از درگیری داخلی بین نژادها و Reaper های قریب الوقوع نجات دهد.
در طول بازی، بازیکنان می توانند سرنوشت قهرمان داستان و جهان را هر طور که می خواهند شکل دهند.
علاوه بر این، انتخاب های آنها تأثیر زیادی بر کارکتر های دیگر دارد.
گاهی اوقات حتی ممکن است منجر به مرگ آنها شود.
و آنچه باید در مورد Mass Effect: Legendary Edition بدانید این است که مملو از هم تیمی های دوست داشتنی است که نمی خواهید از آنها جدا شوید.
Shadow of the Colossus
۱۱
Shadow of the Colossus ساده ترین و در عین حال جذاب ترین طرح داستانی را برای شما ارائه می دهد.
زمانی که برای اولینبار بازی Shadow of the Colossus را تمام میکنیم، بسیار سردرگم خواهیم شد و حتی شاید احساس کنید تمام ماجرا تنها بر سر نجات جانِ یک معشوقه و بازگرداندنش به زندگی بوده، خب سخت در اشتباهید.
این بازی یک بازی برداشت آزاد می باشد و شما نمی توانید از داستان آن یک نتیجه ی کلی را بگیرید اما به خوبی می تواند شما را در خود غرق کند.
در برخورد با این بازی، تنها راهمان حدس و گمان و تئوریپردازی است.
Shadow of the Colossus با وجود کمبود عناصر داستان سرایی آشکار، از داستان سرایی محیطی برای خلق چیزی بزرگتر از زندگی استفاده می کند.
جدای همه اینها اما یک موضوع، آن هم به زیبایی هر چه تمامتر در این بازی به تصویر کشیده شده بود: این حقیقت که نمیتوان از سرنوشت و تقدیری که از پیش تعیین شده، تحت هیچ شرایطی فرار کرد.
در بازی مردم قبیلهی واندر، در ابتدا مونو را به دلیل طالع نحسی که داشته قربانی میکنند.
با قربانی شدن مونو است که واندر تصمیم میگیرد راهی سرزمین ممنوعه شده و با ورود واندر به سرزمین ممنوعه است که کلوسیها نابود میشوند.
نابودی کلوسیها باعث آزادی دورمین میشود و با آزاد شدن دورمین است که نفرین پسران شاخدار آغاز میشود.
نفرین پسران شاخدار همان طالع نحسِ مونو بوده که همه از آن میترسیدند و به این ترتیب درواقع به دست خود باعث شروع این نفرین شدهاند.
The Wolf Among Us
۱۰
رسیدیم به یکی دیگر از بهترین داستان بازی ها.
قبل از همه چیز باید به این نکته اشاره شود که بازی و داستان آن، برا اساس سری کتاب های فابل کمیک آقای “Bill Willingham” ساخته شده است و کارکتر های بازی، از آن کتاب آمده اند.
از اکثر کارکترهای این بازی نیز کارتون هایی ساخته شده است.
داستان بازی بسیار جالب و جذاب است.
شاید در نگاه اول با خود فکر کنید که بازی حتما بسیار کودکانه است که فابل های قصه های کودکی خود را به عنوان شخصیت های اصلی بازی ببینید.
باید بگویم که سخت در اشتباه هستید.
سازندگان برای اینکه همچین اتفاقی در بازی نیوفتد ، دست به اقدامی هوشمندانه زده اند.
آنها شهری با نام Fable town را در بازی قرار داده اند که در نگاه اول، همانند تمام شهر ها است.
ماشین های عادی تردد می کنند و خانه ها، معمولی هستند و همه در آن شهر، انسان هستند.
در نگاه اول چیز عجیبی به چشم نمی آید اما بعد متوجه می شوید موجوداتی در بازی به نام فابل وجود دارند.
در واقع فابل ها در وجود انسان ها هستند ولی در ظاهر، چیزی پیدا نیست.
حال باید به این نکته اشاره کرد که اگر در میان این فابل ها درگیری شدید صورت بگیرد ، ممکن است کل شهر را به نابودی بکشاند و شهروندان زیادی را از بین ببرد.
پس یکی از فابل ها برای زیر نظر گرفتن دیگر فابل ها انتخاب می شود و از درگیری میان فابل ها، جلوگیری می کند.
او کسی نیست جز “Bigby Wolf” که همان گرگ داستان شنل قرمزی است.
او سعی دارد که قانون را در تمام شهر، برقرار کند که موفق هم بوده و تا سال های طولانی، قتلی در شهر فابل ها، صورت نگرفته است.
که ناگهان یک اتفاق، همه چیز را دگرگون می کند و گرگ را وارد داستان دیگری می کند که او را همواره با انتخاب های سختی رو به رو می کند.
باید گفت در این بازی نیز شما ار نوع بازی کردنتان به داستان شکل می دهید پس تصمیم گیری های شما تعیین کننده و دوراهی هایی که شما را تحت فشار قرار می دهند.
Firewatch
۹
این بازی بر اساس حادثه آتشسوزی که در سال 1988 در پارک Yellowstone رخ داد ساختهشده، این آتشسوزی که بزرگترین آتشسوزی تاریخ نامگرفته بخش عظیمی از جنگلهای آمریکا را سوزاند و خسارت جبرانناپذیری را برای مردم آمریکا به ارمغان آورد. ( پس شما با یک داستان واقعی در این بازی رو به رو هستید.)
بااینکه Firewatch بر اساس حادثهی پارک ملی Yellowstone ساختهشده، اما بازی ازلحاظ داستانی ارتباط مستقیم با این موضوع ندارد، داستان بازی ده سال پس از آتش سازی روایت میشود، جایی که مردم آن منطقه هنوز نیز ترس زیادی از آتشسوزی دارند و هرلحظه احتمال اینکه آن حادثهی غمانگیز و ترسناک تکرار شود وجود دارد، شما در نقش یک نگهبان که وظیفهی مراقبت از پارک رادارید باید بهصورت 24 ساعته بر روی وقایع پارک نظارت داشته تا آن حادثهی بزرگ دیگر تکرار نشود.
Firewatch با طراحی زیبای خود بازیکنان خود را در فضای منحصر به فرد خود غرق می کند.
همه چیز، از صداها گرفته تا رنگهای شاداب و مسحورکننده، بیابان وایومینگ را در بهترین حالت خود به تصویر میکشد.
اینجاست که شخصیت اصلی، هنری، از گذشته دردناک خود فرار کرده است.
و طبق معمول، اتفاقات مرموز در اطراف قهرمان داستان شروع می شود.
هنری یک آتشنشان است، بنابراین در طول بازی، جنگل را کاوش می کنید و وظایف خود را انجام می دهید در حالی که تنها همراه شما، Delilah، در آن سوی رادیو است.
دیالوگ های آنها نه تنها به خوبی نوشته شده، بلکه بسیار عالی نیز روایت می شوند.
با اینکه بازی عملا اول شخص است و شما کارکتری رو نمی بینید اما همچنان روایت بازی به گونه ای است که شما کاملا می توانید ظاهر آن را حس کنید.
بدون شک، این یکی از بهترین داستان های بازی است که فرصت تجربه کردن آن را خواهید داشت.
Inscryption
۸
اینبار با یکی از خاص ترین داستان بازی ها رو به رو هستیم.
این یک بازی کارتی است که میتوانید در آن معماهایی را حل کنید که در سبک اتاق فرار بوده و احتمالا آشنایی کاملی نسبت به آنها خواهید داشت.
در این بازی یک وحشت روانی را شاهد هستیم که در عمق وجود شما رخنه خواهد کرد و میتوانید مدام در شرایطی قرار بگیرید که ذهنتان درگیر یک سری عملیات روانی خواهد شد.
میتوانید اسرار نهفته در کارتهای بازی را بهصورت کامل یاد گرفته و سپس به جنبههای تاریکتر چنین دنیایی بروید.
بازی در یک پایگاهی دنبال میشود که ممکن است طعمههای بسیار زیادی در ان وجود داشته باشد و باید از آنها به آرامی عبور کنید.
Inscryption چهار کلاس مختلف دارد که هر کلاس، کارتها و قوانین مخصوص به خودشان را دارند.
ولی اغلب بخش روایی بازی، بیشتر به دو کلاس اختصاص دارد و همین امر باعث میشود که بازی نتواند استفاده تمام و کمالی از مکانیکهای دو کلاس دیگر ببرد.
شاید بزرگترین دستاورد مولینز و همکاراناش در Inscryption را بتوان در یک کلمه خلاصه کرد: فضاسازی.
به قدری عناصر مختلف ساختمان فرمی بازی درست و فکر شده کنار هم قرار گرفتهاند که از همان اولین لحظات حضورتان، اتمسفر حیرتانگیز و خفقانآور بازی شما را جذب خودش میکند و از صرفا تصاویری سه بعدی که روی نمایشگرتان نقش بستهاند فراتر میرود.
God of War
۷
پس از سه گانه اصلی فوق العاده ی این بازی ، کمتر گیمری پیدا می شود که نام هایی همچون کریتوس و استودیو سانتا مونیکا یکی از بهترین استودیوهای بازی سازی جهان را نشنیده باشد.
معمولا بازیهایی که در آن ها انتقام جویی وجود دارد ؛ انتقام جویی همراه با نفرت است.
God of War با وارد شدن به روابط عاطفی پدر پسری و داستان عاشقانه ی آن با کارکتر پردازی انواع خداها و خطوط داستانی آن ها به بهترین شکل ممکن داستان پردازی عاطفی را در نهایت مبارزات خشن و یک ماجراجویی همه جانبه انجام می دهد.
یکی از مهم ترین تغییرات در مقایسه با نوشته های قبلی این است که به جای مناظر یونانی، اسکاندیناوی باستانی را طی می کنید.
Detroit: Become Human
۶
داستان Detroit: Become Human به گونه ای است که شما تا به حال کمتر آن را شنیده اید.
شما به عنوان سه androids زندگی می کنید که در یک دیترویت تاریک علمی-تخیلی زندگی می کنند، جایی که ماشین ها خودآگاه می شوند و شروع به شورش علیه اربابان خود می کنند.
خط داستانی کارآگاه کانر به طور global جذابترین داستان محسوب میشود، اما خط داستانی سرنوشت کارا و مارکوس نیز فوق العاده است؛ بهویژه زمانی که تمام خطوط داستانی به پایان نزدیکتر میشوند.
محیط و شخصیت ها تنها چیزهایی نیستند که بازی را خارق العاده کرده اند.
بلکه انتخاب های تعیین کننده ی برای چگونگی طی شدن داستان بازی است که شما را مجذوب خود می کند.
انتخاب ها واقعاً مهم هستند؛ روایت میتواند شما را به هر سمتی ببرد، و این تنها به شما بستگی دارد که کدام سمت را میخواهید دنبال کنید.
اکیداً توصیه میشود که بیش از یک بار این بازی را بازی کنید تا گزینههای مختلف را امتحان کنید و تمام چرخشهای دراماتیکی را که Quantic Dream برای شما آماده کرده است بررسی کنید.
Ghost of Tsushima
۵
در بسیاری از بازیهای جهان باز مدرن ، روایت چیزی بیش از ابزاری برای رسیدن به هدف نیست.
داستان در درجه اول برای ایجاد انگیزه ای برای بازیکن برای کشف دنیای بازی است.
اما در Ghost of Tsushima، داستان جین ساکای به طور جدایی ناپذیری با جزیرهای تحت عنوان جنگزده در هم آمیخته است.
او خاکی را می پرستد که مجبور است روی آن خون بریزد ، و این هم افزایی بین داستان و گیم پلی چیزی است که بازی را بسیار هنرمندانه و منسجم می کند.
این بازی روانشناختی عمیقی را در مورد افتخار و وفاداری مطرح میکند ، به گونهای که پیچیدهتر و فلسفیتر از چیزی است که ما در چنین بازیهایی میبینیم.
افراد حاضر در Sucker Punch به وضوح قلب و روح خود را در این حماسه روحانگیز سامورایی به نمایش می گذارند.
Disco Elysium
۴
رشد کارکتر در طول داستان بازی یکی از عناصر حیاتی یک داستان خوب است و Disco Elysium این موضوع را به سطح فوق العاده ای می برد.
این نقشآفرینی کارآگاهی نفس تازهای به بازیهای نقشآفرینی رومیزی است.
در عوض ، امتیازات خود را روی مهارت هایی سرمایه گذاری می کنید که به شما در هدف اصلیتان کمک می کند.
شما به عنوان یک کارآگاه فراموش شده ، Harrier Du Bois، در حال کاوش در یک شهر پوسیده و تعامل با شهروندان آن برای کشف پرونده قتل هستید.
علاوه بر این، در طول بازی، سعی می کنید هویت از دست رفته خود را بازیابی کنید.
بدون شک قابل توجه ترین جنبه ی این بازی دیالوگ های آن است که به خوبی نوشته شده و شوخ طبعانه نیز می باشد.
متون و راهنماها در این بازی بسیار هوشمندانه عمل می کنند که چگونه برخوردها و گزینه های توصیف شده در تکست باکس ها می توانند بازیکن را بهتر از برخی فیلم ها و سریال های تلویزیونی رایج درگیر داستان کنند.
Kentucky Route Zero
۳
Kentucky Route Zero یکی از بازی هایی با بهترین داستان ادبی.
داستان این بازی به نحوی ادبی است اما به هیچ عنوان شما را آزار نمی دهد زیراکه از کلیشه در آن پرهیز شده است.
این بازی یک ماجراجویی با رنگ و بوی رئالیسم جادویی است که در مورد یک بزرگراه در گوشهای تاریک از کنتاکی به نام صفر است.
این بزرگراه بهظاهر آرام مینماید و تنها رفیقش، غروب آفتاب و خودروهایی است که گاهی بهسرعت از آن میگذرند اما هیچچیز این اندازه تکراری و ساده نمیماند.
داستان بازی Kentucky Route Zero در مورد رانندهای به نام کانوی است که مسئول حملونقل یک مغازه عتیقهفروشی می باشد.
کانوی در آخر مأموریتش باید بستهای را به آدرس مشخصی تحویل دهد و تنها راه رسیدن به این آدرس هم جاده صفر است.
اما برای یافتن این جاده ناکام است، به همین خاطر از فرد نابینایی آدرس جاده را می پرسد.
پرسیدن آدرس شروع ماجراست.
داستان بازی در پنج قسمت روایت میشود که تمامی دیالوگها بهصورت متنی ارائه میشوند و فضای بازی آمیختهای از رنگ سیاهوسفید است که کنار هم، حس عجیبی را منتقل میکنند که در اوج ترس، به دل مینشیند.
یکی از ویژگیهای مهم داستان بازی، انتخاب دیالوگهاست که به همین شکل، پیشزمینه شخصیتپردازی ایجاد میشود و مسیردهی شما آن را می سازد.
بازی Kentucky Route Zero به شما میآموزد که گاهی باید به خیالپردازی پرداخت و به نوع فاصله میان خیال و واقعیت چندان مشخص نیست.
هدف اصلی بازی، پیدا کردن جواب برای راز و رمز این جاده سحرآمیز است که حتی روی نقشه هم نمیتوان پیدایش کرد.
The Witcher 3: Wild Hunt
۲
در حالی که حماسه The Witcher از مجموعه ای از کتاب ها سرچشمه می گیرد و اکنون یک سریال تلویزیونی نیز در کنار سه گانه بازی دارد، می توان گفت ویچر جذاب ترین روایت جادویی در دنیای بازی ها است.
سری سوم بازی وقتی در سال 2015 راه اندازی شد ، واقعاً ضربان های داستانی را افزایش می دهد.
با بازی در نقش Geralt of Rivia، تلاشی را برای یافتن دختر خواندهتان Ciri قبل از Wild Hunt آغاز میکنید.
این شما را از باتلاقهای به شهرهای شلوغ و قلههای مخوف میبرد، با هیولاها و انسانها به طور یکسان مبارزه میکنید، اما نکته برجسته، بدون شک، داستان این مبارزات است.
ماموریتهای جانبی جداگانه در The Witcher 3 نسبت به بسیاری از بازیهای کامل وزن بیشتری دارند و داستان سرایی بهتری را به نمایش می گذارند.
Red Dead Redemption 2
۱
رسیدیم به ابتدای لیست و عنوانی که دارای یک داستان نیست بلکه یک کالکشن داستانی را در خود جای داده است.
عنوانی که شما در آن رو به هستید با صدها خط داستانی که هر کدام شما را به حال و هوای خاص خود می برد.
بله Red Dead Redemption 2 یک داستان سرایی غیر قابل توصیف که نمی دانیم از کجا باید شروع کنیم.
مگر می شود در رابطه با داستان سرایی صجبت کرد و نامی از Red Dead Redemption 2 یکی از بازی ها با طولانی ترین داستان نبرد.
Red Dead Redemption 2 بزرگ ترین و برجستهترین نماینده ی ژانر وسترن، می باشد.
بازی دارای یک دنیای باز پر از ماجراجویی است که در آن شما مکررا با رویدادهای تصادفی مانند کمین، مبارزات سوار بر اسب و اعدام های عمومی روبرو می شوید و تجربه متفاوتی را برای شما به ارمغان می آورد.
علاوه بر طی کردن خط داستانی اصلی بازی ، می توانید در فعالیت های جانبی نیز شیرجه بزنید، به عنوان مثال، شکار، بازی پوکر یا دوئل و …
هر چه کارهای خیر بیشتری انجام دهید شهرت شما بهتر می شود و بالعکس.
در مجموع ، Red Dead Redemption 2 داستان سرایی درجه یک را ارائه میکند که در بازیها شاهد آن هستیم و به بازیکنان اجازه میدهد به طور کامل در فضای آمریکای قرن 19 غرق شوند.
مهرسا امینی
برنامه نویس سایت و بازی ، انیماتور
کسانی را باید خوشبخت دانست که مالک چیزی واقعی درون خود هستند.