بازاریابی ویروسی
فهرست مطالب
آخرین به روزرسانی در 29/07/2022
در این مقاله قصد داریم با یکی از مهم ترین مفاهیم بازاریابی یعنی بازاریابی ویروسی صحبت کنیم.
تمامی مفاهیم و شکل های مختلف بازاریابی ویروسی را خواهیم آموخت.
همچنین بررسی می کنیم که بازاریابی ویروسی همچنان در سال 2022 پاسخگو می باشد و می تواند یک روش درآمدزایی باشد یا خیر.
تا پایان با ما همراه باشید تا مفاهیم عمیق تری از بازاریابی را دریافت کنیم.
بازاریابی ویروسی چیست
به صورت کلی و با یک تعریف ساده می توان گفت :
بازاریابی ویروسی به دنبال انتشار اطلاعات در مورد یک محصول یا خدمات از فردی به فرد دیگر از طریق دهان به دهان یا اشتراک گذاری از طریق اینترنت یا ایمیل است.
هدف بازاریابی ویروسی الهام بخشیدن به افراد برای به اشتراک گذاشتن پیام بازاریابی با دوستان، خانواده و سایر افراد است تا رشد تصاعدی در تعداد دریافت کنندگان آن ایجاد شود.
اما مفهوم ویروس در بازاریابی ویروسی دقیقا چیست ؟
ویروس به چیزی اطلاق می شود که به سرعت و به طور گسترده در بین مخاطبان پخش می شود.
بازاریابی ویروسی یک شرکت عمدی است، اگرچه توزیع یک پیام به صورت ارگانیک انجام می شود.
به این ترتیب، رسانه های اجتماعی اکوسیستم کاملی را برای بازاریابی ویروسی فراهم می کنند، اگرچه ریشه در بازاریابی سنتی دهان به دهان دارد.
اگرچه این روش در اوایل تا اواسط دهه 2000 به طور گستردهتری مورد استفاده قرار میگرفت، زیرا کسبوکارهای اینترنتی جدید به تعداد زیاد ایجاد میشدند، هنوز هم در بین شرکتهای تجارت به مصرفکننده مبتنی بر اینترنت (B-to-C) رایج است.
پذیرش گسترده شبکه های رسانه های اجتماعی ، از جمله یوتیوب ، توییتر ، اینستاگرام ، اسنپ چت و فیس بوک ، تلاش های بازاریابی ویروسی مدرن را فعال کرده و کارایی آنها را افزایش داده است.
تفاوت بازاریابی ویروسی با بازاریابی چریکی
در حالی که بازاریابی ویروسی در مورد کاربرانی است که محتوای شما را به صورت ارگانیک و سریع منتشر می کنند،
بازاریابی چریکی رویکردی نسبتا متفاوت دارد.ی
همه چیز در مورد شکستن متد های بازاریابی مرسوم و دستیابی به کاربران بدون استفاده از رسانه های سنتی است.
به عبارت دیگر، هدف بازاریابی چریکی کمین کردن بیننده و ایجاد تبلیغات است، در حالی که بازاریابی ویروسی به دنبال ایجاد توزیع ارگانیک و داوطلبانه محتوا از کاربران است.
نمونه هایی از بازاریابی ویروسی
یک نمونه پرکاربرد از بازاریابی ویروسی اولیه Hotmail است.
سرویس ایمیل رایگان مبتنی بر وب که در سال 1996 راه اندازی شد و در پیام های خروجی کاربران خود یک آگهی جاسازی شده و پیوند مستقیم از گیرندگان را برای ثبت نام برای یک حساب کاربری شامل می شد.
این عمل منجر به سریعترین رشد در میان شرکتهای رسانهای مبتنی بر کاربر در آن زمان شد.
مثال دیگری که نشان می دهد بازاریابی ویروسی چقدر می تواند متنوع باشد، چالش ALS Ice Bucket Challenge است.
چالش سطل یخ قبل از اینکه انجمن ALS از آن برای افزایش آگاهی و ایجاد کمک های مالی استفاده کند وجود داشت.
با این حال، انتشار گسترده ویدئوهای سطل یخ ALS در رسانه های اجتماعی، حسی جهانی ایجاد کرد که آگاهی از ALS را به شدت افزایش داد.
یکی دیگر از بهترین نمونهها ما را ملزم میکند که با کمپین «Our Blades are F***ing Great» باشگاه Dollar Shave به سال 2012 برگردیم.
قبل از اینکه یک شرکت 1 میلیارد دلاری باشد، DSC یک نوآور نسبتاً ناشناخته در فضای یوتیوب و به صورت subscription نشده بود.
اما طولی نکشید که این تبلیغ ویدیویی طنز و غیر متعارف در نهایت دهها میلیون بازدید در یوتیوب به دست آورد و به سرعت در فیسبوک و توییتر در آن زمان گردش کرد.
در عرض چند ماه، اشتراک ها و علاقه کلی به DSC به شدن افزایش یافت.
این شاید یکی از مستندترین نمونه های کمپین های بازاریابی ویروسی باشد که تأثیرگذار است.
در سال 2006، جورج رایت، مدیر بازاریابی جدید Blendtec، ایده ی جالبی را کشف کرد.
مدیر عامل آنها تام دیکسون و تیم تحقیق و توسعه آنها مخلوط کنهای خود را با انداختن تختههای چوبی در آن آزمایش کردند تا ببینند آیا تیغهها سالم می مانند یا خیر.
او تصور کرد که این یک تصویر بصری جذاب خواهد بود.
رایت ، فیلم های ارزان قیمتی از جویدن مواد تصادفی توسط مخلوط کن ضبط کرد.
کل سرمایه گذاری برای چند قسمت اول : کمتر از 100 دلار بود که آن هم عمدتا برای لوازم تغذیه مخلوط کن هزینه می شد.
ویدیوهای آنها منجر به مجموع 285+ میلیون بازدید و افزایش فروش 700 درصدی شد.
همچنین منجر به تبلیغات عمومی شد.
Blendtec در برنامه های تلویزیونی ایالات متحده مانند The Today Show، The Tonight Show و بسیاری دیگر ظاهر شد.
این شرکت در سال 2008 برنده جایزه برنزی کلیو برای تبلیغات شد.
مهمتر از همه، ویدیوها نام تجاری خود را به یک نام آشنا تبدیل کردند.
در سال 2012، شرکت مواد غذایی Frito-Lay کمپین خوشمزه ای را با عنوان “Do Us a Flavor” راه اندازی کرد.
از طریق اپلیکیشن فیسبوک و پیامک، طرفداران این قدرت را داشتند که طعم جدیدی از چیپس سیب زمینی را پیشنهاد کنند و سپس به آن رای دهند.
البته این چالش یک جایزه ی یک میلیون دلاری نیز داشت.
گروهی از سرآشپزهای مشهور در این چالش شرکت کردند.
و سه طعم فینالیست ظاهر شد: نان سیر پنیری، سریراچا، و مرغ و وافل.
Frito-Lay این سه طعم را همزمان تولید کرد و از طرفداران خواست از طریق فیس بوک، توییتر یا پیامک رای دهند.
هزاران نفر انجام دادند و برنده ی این چالش نان سیر پنیری شد.
این کمپین ویروسی تعداد طرفداران فیسبوک Frito-Lay در ایالات متحده را سه برابر کرد و فروش آن را 12 درصد در سراسر کشور افزایش داد.
دلایل موفقیت این کمپین در سه چیز خلاصه می شود :
- 1- خلاقیت در ایده ی تبلیغات
- 2- استفاده از شبکه های اجتماعی
- 3- جایزه ی 1 میلیون دلاری
به خاطر داشته باشید که کمپین های بازاریابی ویروسی همیشه طنز آمیز یا حتی سبک دل نیستند.
کمپین های پرطرفدار در طول سال ها مانند تبلیغ Always “Like a Girl”، چالش ALS Ice Bucket و تبلیغ ژیلت “Be a Man” به مسائل جدی و شایعات اجتماعی می پردازند.
محبوبیت این تبلیغات با واقعی شدن برندها دست به دست می شود و همچنین می گوید که چگونه اصالت عنصر کلیدی پیامی است که منتشر می شود.
ویژگی های بازاریابی ویروسی
همه نمونههای بازاریابی ویروسی : عمدی یا تصادفی ، سه چیز مشترک دارند :
- پیام
- پیامرسان
- محیط
هر بخش باید برای ایجاد یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق مورد استفاده قرار گیرد.
کمپین های بازاریابی ویروسی ممکن است توسط هر کسب و کاری با اندازه ایجاد شوند و می توانند به تنهایی یا بخشی از یک کمپین سنتی بزرگتر باشند.
این کمپینها ممکن است از چندین ابزار (به عنوان مثال، ویدیوها، بازیها، تصاویر، ایمیل، پیامهای متنی و محصولات رایگان) استفاده کنند تا احساسات کاربران یا بینندگان را جلب کنند، آگاهی از یک علت ارزشمند را افزایش دهند و مصرف و اشتراکگذاری آن را آسانتر کنند.
بازاریابی ویروسی اغلب به کمک یک اینفلوئنسر متکی است که شبکه بزرگی از دنبال کنندگان دارد.
با کمک شبکههای اجتماعی به عنوان یک «ضریب افزایش نیرو»، بازاریابی ویروسی سریعتر از کمپینهای بازاریابی سنتی است و همچنین هزینه کمتری دارد.
از آنجایی که می تواند در مدت زمان کوتاهی ترافیک زیادی دریافت کند، می تواند توجه رسانه های اصلی را نیز به همراه داشته باشد.
رسانههای اجتماعی همچنین میتوانند باعث از بین رفتن تلاشهای بازاریابی ویروسی شوند، زیرا پیامها تغییر میکنند، اشتباه تعبیر میشوند، هرزنامه تلقی میشوند، یا حتی مشکلات دیگری مانند اینکه کلا به علت محدودیت های اعمال شده توسط کاربر ، ارسال نمی شوند.
در ادامه به موارد دیگری خواهیم پرداخت که از ویژگی های کلیدی دیگری از بازاریابی ویرویسی می باشد :
تبلیغات اورگانیک :
کمپین های ویروسی را نمی توان اجباری کرد.
در مورد هر نوع روندی، اینکه آیا چیزی در اطراف به اشتراک گذاشته می شود یا نه، در نهایت توسط مخاطب شما تصمیم می گیرد.
محتوا به صورت ارگانیک پخش می شود و بازاریابی ویروسی باید اینگونه عمل کند.
اغلب، این در مورد قرار گرفتن در مکان مناسب در زمان مناسب است (یا بهتر بگوییم، گفتن حرف درست در زمان مناسب).
زمانبدی درست :
برندها باید مراقب تلاش برای تکرار یک کمپین ویروسی دیگر یا خسته کردن یک روند محبوب باشند.
فقط به این دلیل که چیزی در حال حاضر داغ و پر سر و صدا است، به این معنی نیست که برای سالهای آینده قدرت خود را حفظ خواهد کرد.
پس به این امر دقت داشته باشید که هر کمپینی را در زمان مناسب و در موضوعات داغ روز مرتبط ، راه اندازی کنید.
مزایا و معایب بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی به شرکتها اجازه میدهد تا محصولات خود را با دستیابی به مشتریانی که معمولاً هدف کمپینهای بازاریابی سنتی آن نیستند، بهتر بازاریابی کنند.
این دسترسی گسترده به شرکت اجازه می دهد تا وارد بازارهای جدید شود و به طور بالقوه پایگاه مشتریان خود را گسترش دهد.
وقتی این پروسه ی بازاریابی خلاقانه انجام شود، شرکت ها می توانند پاسخ های ویروسی را تحریک کنند.
به عنوان مثال، برگر کینگ با انتشار تصاویری از Whopper یک ماهه و کپک زده خود در پاسخ به ادعای مک دونالد مبنی بر تجزیه نشدن همبرگرهای آنها، سر و صدایی ایجاد کرد.
برگر کینگ ادعا می کند که فقط از مواد تازه و بدون مواد نگهدارنده استفاده می کند که باید نتیجه بهتر و سالم تری را برای مشتریان خود فراهم کند.
و با این متد توانست این مفهووم را به بهترین شکل ممکن القا کند.
هزینه های بازاریابی ویروسی کسری از سایر متدهای تبلیغاتی است است.
و تبلیغات اساساً زمانی رایگان است که مصرف کنندگان تجربیات مثبت خود را در مورد محصولات و خدمات یک شرکت با دیگران به اشتراک بگذارند.
از آنجایی که اینترنت امکان اشتراکگذاری آسان و سریع محتوا را فراهم میکند؛
بازاریابی ویروسی نیز میتواند باعث رشد نمایی و سریع شود.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که سرعت و سهولت اشتراک گذاری محتوا تا حد زیادی به این بستگی دارد که آیا شرکت از ابزارهای مناسبی استفاده می کند که این امکان را فراهم می کند یا خیر.
گاهی اوقات، بازاریابی ویروسی دردسرهایی بر خلاف آنچه در نظر گرفته شده است ، به پا می کند.
و این به این دلیل است که مصرف کنندگان تمایل دارند اخبار منفی را بیشتر از اخبار مثبت به اشتراک بگذارند.
و مطالعات نشان می دهد که مردم واکنش عاطفی قوی تری به اخبار منفی دارند.
طبق بررسی های انجام شده 2 خبر منفی می تواند برای کسب و کار مضر و اعتبار آن را خراب کند و بازاریابی مجدد برای چنین کسب و کاری بسیار دشوار است.
یکی دیگر از چالش های بازاریابی ویروسی این است که اندازهگیری اثرات بازاریابی ویروسی دشوار است ، زیرا تعیین اینکه آیا سرنخ یا فروش ناشی از آن است، دشوار است.
و هیچ اتفاق نظری بین مشاغل در مورد چگونگی اندازه گیری موفقیت آن وجود ندارد.
به طور کلی ویروسی بودن مبتنی بر این ایده است که مردم کمپین شما را با دوستان خود به اشتراک می گذارند.
ویروسی شدن ممکن است منجر به هجوم گسترده کاربران جدید شود که پس از بررسی برنامه شما ناگهان ناپدید می شوند.
این کمپین ها به طور خودکار مشتریان وفاداری را برای شما به ارمغان نمی آورند که سال ها دوام خواهند داشت.
به طور خلاصه در دو ردیف زیر مزایا و معایب را بررسی کرده ایم :
مزایا :
- دسترسی گسترده تر
- رشد سریعتر و تصاعدی
- هزینه های پایین تر
معایب :
- علاقه ی بیشتر مردم به منفی گویی
- اندازه گیری و محاسبه ی سود دشوار
- ویروسی بودن کم
کمپین های بازاریابی ویروسی
برای ایجاد یک کمپین بازاریابی ویرویسی ابتدا هدف از ویروسی شدن را مشخص کنید.
آیا به دنبال بهبود تصویر برند خود یا افزایش آگاهی هستید یا هدف دیگری را دارید؟
سپس درباره مخاطبان خود اطلاعات بیشتری کسب کنید.
گزارش رسانه های اجتماعی منبع خوبی از اطلاعات در مورد آنچه توسط مخاطب هدف شما ترجیح داده می شود.
محتوایی که می خواهید ویروسی شود باید طوری پیکربندی شود که بتوان آن را به راحتی و به سرعت به اشتراک گذاشت.
در غیر این صورت، کمپین احتمالاً در ابتدا شکست خواهد خورد.
اطمینان حاصل کنید که محتوایی که میخواهید به اشتراک گذاشته شود، ارگانیک و مرتبط باشد.
در نهایت، به عنوان مثال می توانید از ترندها و هشتگ ها برای تبلیغ محتوا استفاده کنید زیرا توجه دنبال کنندگان شما را به خود جلب می کند.
بهترین ابزارها برای کمپین های بازاریابی ویروسی چیست؟
ابزارهای زیادی وجود دارد که شرکت ها می توانند در کمپین های بازاریابی ویروسی خود از آنها استفاده کنند.
شرکتها میتوانند انجمنهایی را ایجاد کرده و از آنها حمایت کنند،
که میتوان از آنها برای تبلیغ محصولات یا خدمات شما استفاده کرد.
قرعه کشی ها، مسابقات و جوایز نیز گزینه ی خوبی به نظر می رسد تا سر و صدای زیادی ایجاد کنید و مخاطبان زیادی را جذب کنید.
ابزارها و پلتفرم های دیگر مورد استفاده در بازاریابی ویروسی عبارتند از :
- پلتفرم های انتشار ویدیو (یوتیوب – آپارات)
- شبکه های اجتماعی
- تبلیغات سایت
- تبلیغات بنری و شهری (به طور کلی می توان گفت تبلیغات Outbound یا برون گرا)
نکاتی که باید در بازاریابی ویروسی به آنها توجه کنید
در وهله اول به این فکر کنید که چرا می خواهید ویروسی شوید ؟
یکی از بزرگترین مشکلات شرکتهایی که تلاش میکنند ویروسی شوند این است که نمیدانند چرا میخواهند در فید رسانههای اجتماعی همه باشند.
همسو کردن تلاشهای ویروسی خود با اهداف کلی خود، شما را به سمت ایجاد محتوای معنادار راهنمایی میکند نه اینکه فقط چیزی را کنار هم قرار دهید و امیدوار باشید که آن را حفظ کنید.
شما باید با محتوای خود برنامه عمل داشته باشید و در واقع کمپین های ویروسی تفاوتی ندارند.
سالها پیش، بازاریابها سعی کردهاند این استدلال را داشته باشند که محتوای ویروسی باید به هر شکل ممکن مورد توجه قرار گیرد.
با این حال، زمان تغییر کرده است. همه مطبوعات دیگر مطبوعات خوبی نیستند و شما باید بدانید کجا و چطور دارید تبلیغ می کنید.
و همچنین باید مخاطبان مورد نظر خود را از لحاظ سلیقه ای ، گروه سنی ، جسنیت و حتی شغلی مشخص کنید و پس از آن پلتفرم هدف را برگزینید.
تجزیه و تحلیل رسانه ای
چه به دنبال مدیریت محتوایی باشید و چه به دنبال ایجاد محتوای ویروسی باشید، باید بدانید چه چیزی در بین فالوورهای شما پر طرفدار و محبوب است.
برای شروع، با نظارت بر این معیارهای رسانه های اجتماعی، به این نگاه کنید که کدام قسمت از محتوا بهترین عملکرد را دارد:
- مشارکت مخاطب
- ترافیک کلمات کلیدی و عملکرد
- برداشت های صفحه
- کلیک ها
- اطلاعات دموگرافیک
هر یک از این معیارهای رسانه های اجتماعی می تواند به شما بینشی در مورد پتانسیل قابل اشتراک گذاری بدهد ، حال محتوای ویروسی شما در هر نوعی که باشد.
استفاده از هشتگ گذاری
هشتگ ها ، تبلیغات شما را با اشتراک گذاری های اجتماعی بیشتری همراهی می کنند.
به منظور آگاهی و اشتراکگذاری آسان، قرار دادن هشتگ در هر کمپین یک حرکت هوشمندانه است تا آن را در چشم مخاطبان شما بیشتر قابل مشاهده و به یاد ماندنی کند.
وقت گذاشتن برای ایجاد یک هشتگ نیز برای ردیابی موفقیت کمپین های خود از نظر ذکر و اشتراک گذاری ارزشمند است.
تبلیغات غیر مستقیم
یکی از قشنگ ترین و پر بازده ترین مسائل در تبلیغات ، غیر مستقیم بودن است.
هیچ یک از مخاطبان تبلیغات مستقیم را دوست ندارند.
تبلیغات مستقیم به این معناست که شما مستقیما بیایید از برند خود تعریف و تمجید کنید.
تبلیغات همیشه یا با استفاده از اینفلوئنسر ها شکل می گیرد یا به صورت غیر مستقیم و ناخودآگاه در رسانه های اجتماعی در جلوی دید مردم قرار میگیرد.
مانند برند یک اتوموبیل که با قرار گرفتن در یک فیلم سینمایی و به عنوان اتوموبیل زیر پای شخصیت اصلی داستان تبلیغ می شود.
البته لازم به ذکر است تبلیغات مستقیم نیز می تواند پر طرفدار و محبوب باشد به شرطی که اکثرا به صورت ویدیویی و با استفاده از یک سناریوی به شدت خلاقانه و کاربر پسند تبلیغ شود.
جلب توجه
داشتن یک عنصر بصری در محتوای بازاریابی دیجیتال شما می تواند بسیار کمک کننده در جلب توجه باشد.
فراتر از آن، باید مخاطبان هدف خود را با پیامی جذب کنید که فوراً به صورت جسورانه، خندهدار ، الهامبخش یا چیزی در این بین ترجمه میشود.
علاوه بر این، استراتژیهای شما باید با تغییر مصرف رسانه های اجتماعی موجود سازگار شوند.
در زمان حال ، اینستاگرام، ویدیوهای TikTok و یوتیوب و رسانه هایی از این قبیل به شدت محبوب هستند.
تطبیق استراتژی های خود به شما کمک می کند تا از محتوای ویروسی خود استفاده کنید.
درگیر کردن احساس مخاطب
مخاطبان به شدت تحت تأثیر احساس خود قرار می گیرند.
وقتی محتوای بازاریابی ویروسی ایجاد میکنید که منجر به واکنش احساسی قوی میشود، بینندگان شما بیشتر درگیر میشوند.
به برخی از محتوای ویروسی که به یاد دارید فکر کنید.
ممکن است باعث خنده یا گریه شما شده باشند. شاید آنها به خصوص دلگرم کننده باشند یا برای حس نوستالژی شما جذاب باشند.
در برخی موارد، ممکن است محتوا توسط شخص مشهوری به اشتراک گذاشته شده باشد که شما قبلاً آن را دنبال کرده یا تحسین کرده اید.
هر کمپین بازاریابی که به ذهنتان می رسد، احتمالاً به این دلیل است که به نوعی روی شما تأثیر گذاشته است.
سادگی و کوتاهی
همه کمپین های ویروسی یک چیز مشترک دارند: پیام های آنها را می توان تنها در یک عبارت یا جمله کوتاه خلاصه کرد.
داشتن بیش از یک CTA یا پیام فراگیر می تواند باعث سردرگمی یا حواس پرتی مخاطبان شما شود و اثربخشی کلی کمپین شما را کاهش دهد.
کل محتوای شما نیز باید نسبتاً ساده باشد.
هنگام اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی، متن خود را با هشتگ بیش از حد بار نکنید، که میتواند ظاهری درهم و برهم ایجاد کند و حواس خود را از پیام اصلی شما منحرف کند.
در حالت ایدهآل، مدت زمان ویدیوها را بیش از 30 ثانیه نگهدارید ، فقط به اندازهای که پیام خود را بدون هیچ گونه حاشیه ای به مخاطب منتقل کنید.
به خاطر داشته باشید که سادگی نباید خلاقیت را محدود کند.
هنگامی که برای طرح بازاریابی ویروسی خود طوفان فکری می کنید، برای بیان پیام خود خارج از چارچوب فکر کنید.
مهرسا امینی
برنامه نویس ، انیماتور ، سئوکار
برای خودت و رویاهات زندگی کن